پشت پرچین

پشت پرچین

گاهی حتی یک آدمِ بیسواد ادبی مثل من هم دلش میخواهد بنویسد یک چیزهایی را...
چیزهایی که گاهی در ذهن انگشت های آدم گیر میکند...
شاید فقط همین
شاید هم نه...

کفشدوزک کوچولو

دسته بندی

چه حرف ها...*

شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۶ ب.ظ
گاهی لازم است بروی در خودت و مدتی بمانی همان جا و بدانی کسی سراغت را نمی گیرد. گاهی هم باید از خودت فاصله بگیری و به خودت طور دیگری نگاه کنی مثلا کمی اعورانه و به خودت حتی متلک بیاندازی.
گاهی باید با خودت سَرِ خودت دعوا کنی و از خودت شکست بخوری. گاهی باید به خودت سیلی بزنی که از خودش جا نماند...

-  هی دختر! پاشو.
+ هان! چیه؟
-  اصن حواست هست کجایی؟
+ چی؟
-  پاشو جمع کن خودتو.
+ ای وااااااای...
-  بدو که از خودت خیلی عقبی

گاهی هم باید به خودت بفهمانی که به خودش بیاید و برگردد به همان خودِ قبلی و از خودش جلو نزند و خودش را بیشتر از خودش نشان ندهد...


* چه حرف ها که در دلم نگفته می ماند
   خوشـا به حـال شماها شـاعری بلدید
  - رضا احسان پور
  • ۹۳/۰۷/۱۲
  • کفشدوزک کوچولو

نظرات  (۰)

هنوز کسی حرفی نزده.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">